بهــارخواب

در نهایت آدم نمی‌نویسد که چیزی بگوید،
بلکه می‌نویسد تا چیزی را نگوید...

بارونِ بهار نباش

سه شنبه, ۳۱ فروردين ۱۳۹۵، ۰۲:۳۵ ق.ظ

گفتم بارونِ پاییز رو دیدی؟ آروم و مستمر و ریز و پُرپشت می‎باره... بارونِ پاییز مگه چیزی کم داشت که بارونِ بهار شدی؟

گفتم بارون بهار تُنده...یهوییه...تو خیابون داری راه میری یه دفعه بی مقدمه میاد میزنه سر تا پاتو خیس میکنه. بعدش یه جوری تموم میشه و آسمون آفتاب میشه که اگه کسی ندونه قبلش بارون زده، فکر می کنه از سرخوشیِ زیاد، با لباسات رفتی زیرِ دوشِ حمام و بعدش اومدی وسط خیابون وایسادی... گفتم بارونِ بهار مثل ابراز علاقه کردنِ بعضی آدما میمونه، یهویی وسطِ زندگی آروم و بی هیجانت ظاهر میشن و میان تو رو خیسِ محبتِ خودشون می کنن و وقتی تو داری حیرون و مستون حل میشی توی محبت شون، یه دفعه میرن...انگار که هیچوقت نیومده بودن اصلا...بعدش تو میمونی و لباسای خیس و آدمایی که فکر میکنن خُل شدی... بعدش تو میمونی و زندگی آروم و بی هیجانت که یه چیزیش با زندگی قبلی فرق داره. اونم اینکه دیگه از اومدن بارون بهار خوشحال نمیشی...

  • ۹۵/۰۱/۳۱
  • خانوم ِ لبخند:)

نظرات (۱۲)

  • حامد درخشانی
  • «و آدمایی که فکر میکنن خُل شدی...»

    عالی بود!
    پاسخ:
    ممنون.  لطف دارین :)
  • عارفه (بانوی دی ماه)
  • مثل همیشه خوب ودلنشین:)
    پاسخ:
    ممنون عارفه جانم :)
  • زینـب خــآنم
  • دقیقــآ همیـنهـ
    من تعجبم چطور ی عده میتونن ب این راحتی با زندگی یکی دیگ بازی کنن ُ بعدش شبا هم راحت سر بذارن رو بالش ؟!؟!
    پاسخ:
    میگن اونی که خوابه رو میشه بیدارش کرد ولی اونی که خودشو به خواب زده نه.... خیلیا هم تو این دنیا خودشونو به خواب میزنن...
    قشنگ‌بود  :)
    برف زمستون خوبه، بعد رفتنش هم تا مدت ها در‌واقع هستش هنوز
    پاسخ:
    سلاممممم. ممنونم:) 
    برف، آرومه...خوبه... در نهایت هم آب میشه... انگار که دلش نمیومده بره.... 
    آخ که من نمیدونم پاییز چی از بهار کم داره که اینطور به غم متهمش میکنن!؟
    پاسخ:
    پاییز عشقه... آدم اگر غم داشته باشه، تو همه ی فصل ها غمگینه. پاییز بهانه اس
    شاید سرنوشت بارون بهار این باشه
    کسی چه میدونه ...


    پاسخ:
    چه تقدیر ناراحت کننده ای... 
    آره. کسی چه میدونه.... 
  • یاسمین پرنده ی سفید
  • یه پستی داشتم... هیچوقت منتشرش نکردم... 
    "یه وقتا وارد یه موجی میشی که میدونی غرقت میکنه... اما ازش لذت میبری... میمونی و لذت میبری و با لبخند غرق میشی... با این که میدونی وقتی موجا تو رو به ساحل امن اولت برمی گردونن... تو دیگه اون آدم سابق نیستی... "
    .
    حال این پستتو میتونم بفهمم... 
    +حضور هیچکس تو زندگیمون اتفاقی نیست حانیه... هر آدمی که وارد زندگیمون میشه یا قراره همیشه بمونه... یا قراره چیزی بهمون یاد بده... در حال زندگی هنوز ادامه داره.
    هر کدوم از ما یه جفتی داریم. وقتش که بشه... دونه های درست پازل سرجاشون قرار میگیرن. من به این اتفاق ایمان دارم:)
    پاسخ:
    شاید حق با اون پست ننوشته شدته یاسی... میدونی همه چیز رو گاهی...
    + زدن این حرف خیلی راحت تر از باور کردنشه... اینکه آدما برن تا ما یه چیزی یاد بگیریم. سخته.
    در نهایت منم ایمان دارم به اتفاقی ترین شکل ممکن دونه های گمشده پازل پیدا میشن. آره رفیق :)
  • سید محسن حسینی خواه
  • بهار مثل آدم هایی که زود عصبانی میشن و سریع میخوان جبران کنن
    آدمو خیس میکنن بعد آفتاب میارن که آدم خشک بشه 
    اینم یه جوریه دیگه
    پاسخ:
    همیشه که همه چیز قابل جبران نیست. هست؟ 
    روح و جسم آدم با لباس خیلی خیلی فرق میکنه... 
    آخ ..
    پاسخ:
    ماجان : ) 
  • عطیه میرزاامیری
  • دیگه از اومدن بارون بهار خوشحال نمیشی...


    پاسخ:
    آره عطیه... بعضی اتفاق های تلخ به همین سادگی میفتن...
    دوسش داشتم :)
    پاسخ:
    سلام : ) 
    چه خوب : ) 

  • یاسمین پرنده ی سفید
  • می دونی که همیشه می خوام شادی و خنده هات رو ببینم. نه؟ :)
    پاسخ:
    میدونی که چقدر مهربونی و توی دلم جا داری؟  :)
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی