بهــارخواب

در نهایت آدم نمی‌نویسد که چیزی بگوید،
بلکه می‌نویسد تا چیزی را نگوید...

آغاز و ختم ماجرا، لمس تماشای تو بود...*

چهارشنبه, ۲۵ اسفند ۱۳۹۵، ۰۴:۴۱ ب.ظ

مردِ مو نقره‌ایِ سرزمینِ شعرها، بیا این‌طور فکر کنیم که خدا هم دلش برای چند بیت شعر ناب عاشقانه، سخت تنگ شده بود که دلش خواست دمدمه‌های سال نو، درست وقتی که اسفند داشت ته می‌کشید، تو را به بزم شعر و غزل و بهار خودش مهمان کند و جای خالی‌ات اینجا بدجور توی ذوق بزند.


*افشین یداللهی

  • ۹۵/۱۲/۲۵
  • خانوم ِ لبخند:)